آخرین مطالب
امکانات وب
انجیل یوحنا فصل ۶ (ترجمه شریف)
۶۰ بسیاری از پیروانش هنگامی که این را شنیدند گفتند: «این سخن سخت است، چه کسی می‌تواند به آن گوش دهد؟» ۶۱ وقتی عیسی احساس کرد که پیروانش از این موضوع شکایت می‌کنند، به آنها گفت: «آیا این مطلب باعث لغزش شما شد؟ ۶۲ پس اگر پسر انسان را ببینید که به مکان اول خود صعود می‌کند چه خواهید کرد؟ ۶۳ روح است که حیات می‌بخشد ولی جسم فایده‌ای ندارد. سخنانی که به شما می‌گویم روح و حیات است ۶۴ ولی بعضی از شما ایمان ندارید.» زیرا عیسی از ابتدا کسانی را که ایمان نداشتند و همچنین آن کسی را که بعدأ او را تسلیم کرد می‌شناخت. ۶۵ پس گفت: «به همین دلیل به شما گفتم که هیچ کس نمی‌تواند نزد من بیاید مگر آنکه پدر من این فیض را به او عطا کرده باشد.» ۶۶ از آن به بع بیداری...ادامه مطلب
ما را در سایت بیداری دنبال می کنید
برچسب : جاودانی, نویسنده : ghadermotlagh1 بازدید : 68
انجیل یوحنا فصل ۸ (ترجمه شریف)
۱ اما عیسی به کوه زیتون رفت. ۲ و صبح زود باز به معبد آمد و همۀ مردم به دور او جمع شدند و او نشست و به تعلیم دادن آنان مشغول شد. ۳ در این وقت ملایان و فریسیان زنی را که در حین عمل زنا گرفته بودند پیش او آوردند و در وسط بر پا داشتند ۴ آنان به او گفتند: «ای استاد، این زن را در حین عمل زنا گرفته‌‌ایم. ۵ موسی در تورات به ما دستور داده است که چنین زنان باید سنگسار شوند. اما تو در این باره چه می‌گویی؟» ۶ «آنان از روی امتحان این را گفتند تا دلیلی برای اتهام او پیدا کنند. اما عیسی سر به زیر افکند و با انگشت خود روی زمین می‌نوشت، ۷ ولی چون آنان با اصرار به سئوال خود ادامه دادند، عیسی سر خود را بلند کرد و گفت: «آن کسی که در میان شما بی گناه است سن بیداری...ادامه مطلب
ما را در سایت بیداری دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : ghadermotlagh1 بازدید : 70
انجیل یوحنا فصل ۸ (ترجمه شریف)
۱۲ عیسی باز به مردم گفت: «من نور جهان هستم، کسی که از من پیروی کند در تاریکی سرگردان نخواهد شد بلکه نور حیات را خواهد داشت.» ۱۳ فریسیان به او گفتند: «تو دربارۀ خودت شهادت می‌دهی پس شهادت تو اعتباری ندارد.» ۱۴ عیسی در پاسخ گفت: «من حتّی اگر بر خود شهادت بدهم، شهادتم معتبر است زیرا من می‌دانم از کجا آمده‌‌ام و به کجا می‌روم ولی شما نمی‌دانید که من از کجا آمده‌‌ام و به کجا می‌روم. ۱۵ شما از نظر انسانی قضاوت می‌کنید ولی من دربارۀ هیچ کس چنین قضاوت نمی‌کنم. ۱۶ اگر قضاوت هم بکنم قضاوت من درست است، چون در این کار تنها نیستم بلکه پدری که مرا فرستاد نیز با من است. ۱۷ در شریعت شما هم نوشته شده است که گواهی دو شاهد معتبر است: ۱۸ یکی خود من هستم بیداری...ادامه مطلب
ما را در سایت بیداری دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : ghadermotlagh1 بازدید : 66
انجیل یوحنا فصل ۸ (ترجمه شریف)
۳۱ سپس عیسی به یهودیانی که به او گرویده بودند گفت: «اگر مطابق تعالیم من عمل کنید، در واقع پیرو من خواهید بود ۳۲ و حقیقت را خواهید شناخت و حقیقت شما را آزاد خواهد کرد.» ۳۳ آنها به او جواب دادند: «ما فرزن بیداری...ادامه مطلب
ما را در سایت بیداری دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : ghadermotlagh1 بازدید : 75
انجیل یوحنا فصل ۸ (ترجمه شریف)
۴۸ یهودیان در جواب به او گفتند: «آیا درست نگفتیم که تو سامری هستی و دیو داری؟» ۴۹ عیسی گفت: «من دیو ندارم، بلکه به پدر خود احترام می‌گذارم ولی شما مرا بی حرمت می‌سازید. ۵۰ من طالب جلال خود نیستم، کس دیگری بیداری...ادامه مطلب
ما را در سایت بیداری دنبال می کنید
برچسب : ابراهیم, نویسنده : ghadermotlagh1 بازدید : 73
انجیل یوحنا فصل ۷ (ترجمه شریف)
۱ بعد از آن عیسی در جلیل مسافرت می‌کرد. او نمی‌خواست در یهودیه باشد چون یهودیان قصد داشتند او را بکشند. ۲ همین که عید یهودیان یعنی عید خیمه‌ها نزدیک شد، ۳ برادران عیسی به او گفتند: «اینجا را ترک کن و به بیداری...ادامه مطلب
ما را در سایت بیداری دنبال می کنید
برچسب : برادران, نویسنده : ghadermotlagh1 بازدید : 70
انجیل یوحنا فصل ۷ (ترجمه شریف)
۱۰ بعد از آنکه برادرانش برای عید به اورشلیم رفتند، خود عیسی نیز به آنجا رفت ولی نه آشکارا بلکه پنهانی. ۱۱ یهودیان در ایام عید به دنبال او می‌گشتند و می‌پرسیدند: «او کجا است؟» ۱۲ در میان مردم دربارۀ او گفت بیداری...ادامه مطلب
ما را در سایت بیداری دنبال می کنید
برچسب : اورشلیم, نویسنده : ghadermotlagh1 بازدید : 81
انجیل یوحنا فصل ۷ (ترجمه شریف)
۲۵ پس بعضی از مردم اورشلیم گفتند: «آیا این همان کسی نیست که می‌خواهند او را بکشند؟ ۲۶ ببینید، او در اینجا به طور علنی صحبت می‌کند و آنها چیزی به او نمی‌گویند. آیا حکمرانان ما واقعاً قبول دارند که او مسیح موع بیداری...ادامه مطلب
ما را در سایت بیداری دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : ghadermotlagh1 بازدید : 85
انجیل یوحنا فصل ۶ (ترجمه شریف)
۱۶ در وقت غروب شاگردان به طرف دریا رفتند ۱۷ و سوار قایق شده به آن طرف دریا به سوی کفرناحوم حرکت کردند. هوا تاریک شده بود و عیسی هنوز پیش ایشان برنگشته بود. ۱۸ باد شدیدی شروع به وزیدن کرد و دریا توفانی شد. ۱۹ وقتی در حدود یک فرسنگ جلو رفتند عیسی را دیدند که بر روی آب قدم می‌زند و به طرف قایق می‌آید. آنها ترسیدند. ۲۰ اما عیسی به آنها گفت: «من هستم، نترسید.» ۲۱ می‌خواستند او را به داخل قایق بیاورند، ولی قایق بزودی به مقصد رسید. نوشته شده در چهارشنبه دوازدهم مهر ۱۳۹۶ساعت 10:11 توسط امین باقری| | بیداری...ادامه مطلب
ما را در سایت بیداری دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : ghadermotlagh1 بازدید : 118
انجیل یوحنا فصل ۶ (ترجمه شریف)
۲۲ روز بعد مردمی که در کنارۀ دیگر دریا ایستاده بودند دیدند که، به جز همان قایقی که شاگردان سوار شده بودند، قایق دیگری در آنجا نبود و عیسی هم سوار آن نشده بود بلکه شاگردان بدون عیسی رفته بودند. ۲۳ ولی قایق‌های دیگری از طبریه به نزدیکی همان محلی که خداوند نانها را برکت داده بود و مردم خورده بودند رسیدند. ۲۴ وقتی مردم دیدند که عیسی و شاگردانش در آنجا نیستند، سوار این قایق‌ها شده در جستجوی عیسی به کفرناحوم رفتند. نوشته شده در چهارشنبه دوازدهم مهر ۱۳۹۶ساعت 10:12 توسط امین باقری| | بیداری...ادامه مطلب
ما را در سایت بیداری دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : ghadermotlagh1 بازدید : 91